Posts Tagged With: شستشوی مغزی

افشاگری شاگردان استاد ایلیام رام الله ؛فشارهای دایره مذاهب برای شهادت دروغ

افشاگری عضو مرکزی جمعیت در خصوص فشارهای دایره مذاهب برای شهادت دروغ

(نامه یکی از اعضای جمعیت ال یاسین به رهبر جمهوری اسلامی)

اشاره: متنی که در پی می‌آید توسط اقای محمد اصغری نیا مسئول بخش اقتصادی جمعیت ال یاسین، در قالب نامه‌ای خطاب به رهبری به تاریخ تیر ماه 1387 نگاشته شده است. این نامه و فیلم افشاگرانه دیگری، پس از آن تهیه شد که محمد اصغری نیا مدتی مدید را در بند 209 زندان انفرادی اوین تحت فشار قرار داشت تا از همراهی خود با استاد ایلیا و تعالیم ایشان دست بکشد. نامبرده طی دوره زندان و همچنین پس از آزادی تحت فشار شدید قرار داشت تا جلوی دوربین سیستم امنیتی، بر اتهامات واهی و دروغین عدیده علیه ایلیا میم (پیمان فتاحی) صحه بگذارد و نقش یک تواب را بازی کند.

ابا(دایره مذاهب وزارت اطلاعات) به شاگردان استاد پیمان فتاحی می گوید: فریب خوردگان رام الله ,ابا(دایره مذاهب وزارت اطلاعات) به شاگردان استاد ایلیا میم می گوید: فریب خوردگان فرقه ایلیا رام الله ,ابا(دایره مذاهب وزارت اطلاعات) به شاگردان الیاس رام الله می گوید: فریب خوردگان فرقه ایلیا رام الله ,اداره ادیان وزارت اطلاعات به دگر اندیشان می گوید: آیین های هندی شبه معنویت عرفانهای صهیونیستی ,نقدو بررسی ایدئولوژی شیطانی اداره ادیان وزارت اطلاعات در اتهام زنی و تحریف استاد ایلیا رام الله پیمان فتاحی در برنامه هایی چون نقد و بررسی فرقه رام الله ,نقدو بررسی ایدئولوژی شیطانی اداره ادیان وزارت اطلاعات در اتهام زنی و تحریف استاد ایلیا رام الله پیمان فتاحی در برنامه هایی چون نقد و بررسی فرقه ایلیا رام الله , شکست پروژه اعتراف گیری از ایلیام رام الله, رکوردداران زندان انفرادی در ایران ایلیا رام الله, مونتاژ کردن فیلم های سای بابا دالایی لاما ایلیا رام الله توسط ابا اداره برخورد با ادیان وزارت اطلاعات, بررسي و تحليل اوليه پرونده‌هاي امنيتي,روش‌هاي مرسوم جلادان انديشه و تفتيشگران عقيده,اعترافات فعالان سياسي و دانشجويي,مونتاژ فيلم‌هاي شخصيتهاي معنوي و فرهنگي,متهمين پرونده‌هاي امنيتي,جعل كنندگان و بولتن سازاناسم من محمد اصغری نیا، مهندس سخت افزار کامپیوتر و مدیر مسئول نشریۀ تفکری حرکت دهندگان ـ اولين نشريه در زمينۀ دانش تخصصي تفكر هستم. ادارۀ اديان از من خواسته است شهادت دروغ بدهم و مرا تحت فشار گذاشته است كه از معلم خود شكايت كنم و به دروغ به او نسبت شيادي و كلاهبرداري بدهم. آنها مدت‌ها بود از من می‌خواستند كه در بارۀ استاد ايليا «ميم» طرح اتهام دروغين كنم و به او نسبت كذب و خلاف بدهم. من هم مثل ده‌ها هزار نفر از جوانان و تحصیل کردگان اين مملكت، یکی از شاگردان استاد ایلیا «میم» هستم. تعداد زیادی از شاگردان استاد دارای مؤسسات فرهنگی و NGOهای مختلف در زمینه های علمی، فرهنگی، معنوی، زیست محیطی، آموزشی، مؤسسات انتشاراتی و نشریات هستند و من هم یکی از این افراد هستم. در این حرکت که با رهبری و هدایت استاد ایلیا «میم» صورت مي‌گرفت، من مسئول امور مالی و اقتصادی حرکت بودم و همیشه هر گونه فعالیت اقتصادی یا تبادل مالی زیرنظر من انجام می شده است. در واقع، اعتماد استاد به من به حدی بوده که در این زمینه همه چیز را در اختیار گروه اقتصادی که من در رأس آن هستم قرار داده و خودش در این زمینه دخالتی نکرده و دخالتی نداشته‌اند.
در خرداد 1386 بعد از سال‌ها تهدید و خط و نشان کشیدن به منزل ایلیا ریختند و او را دستگیر کردند. چند روز بعد هم مرا به همراه چند نفر دیگر از شاگردان استاد دستگیر کردند. مرا بعنوان مسئول کل امور اقتصادی حرکت دستگیر کردند. اتهام من اقدام بر علیه امنیت ملی از طریق توهین به مقدسات… بود که البته هیچ وقت معنی این اتهام را نفهمیدم.
در مدتی که در زندان امنیتی 209 بودم به شکلهای مختلف تحت شستشوی مغزی قرار گرفتم تا به معلم و استادم، ایلیا «میم» خیانت کنم. به شکل های مختلف او را ترور شخصیت می‌کردند، به او دروغ مي‌بستند و تخریب‌اش می‌کردند. اسناد زیادی بر علیه استاد جعل شده بود که هر کسی استاد را مي‌شناخت بلافاصله به جعلی بودن این اسناد و صحنه سازی بودن کل داستان پی مي‌برد. بخش عمدۀ بازجویی های من در بارۀ مسائل اقتصادی نبود چون در این زمینه همه چیز شفاف و روشن بود بلکه بخش عمدۀ بازجویی های من در بارۀ خود ایلیا و ویژگی های فردی او بود. آنها به دنبال این مي‌گشتند که به هر قیمتی و هرطور که شده ‌ایلیا را تخریب کنند. هم در ذهن من هم در ذهن شاگردان دیگر و هم برای همۀ مردم. دروغ و جعلی بودن دلایل و اسناد اهمیتی نداشت و فقط یک چیز مهم بود، تخریب شخصیت استاد و اینکه مردم او را قبول نداشته باشند.
شرط آزادی و خلاص شدن ما بدون اینکه در مرحلۀ اول مستقیماً گفته شود یک چیز بود، انکار حقایقی که در بارۀ معلم خود مي‌دانستیم و قبول کردن دروغ‌هایی که آنها دربارۀ استاد مي‌ساختند. تقریباً همۀ بازجویی‌ها با شستشوی مغزی در جهت تخریب استاد همراه بود. روش اصلی شستشو استفاده از فشار روانی و جعل و مونتاژ کاری بود. حتی حرف‌ها هم مونتاژ شده بود. مثلاً چهار نکتۀ بسیار روشن و خوب را از طریق حذف یک نکتۀ کلیدی و اساسی مطرح می‌کردند و بعد آن چهار نکته کاملاً تاریک مي‌شد. به هر حال من باید چیزهایی را که یاد گرفته بودم انکار می‌کردم. تأثیرات بسیار زیاد و بسیار خوب استاد را در زندگی خودم و بقیه انکار می‌کردم، همۀ چیزهایی را که طی سال‌ها دیده بودم و صدها چیزی که تجربه کرده بودم، انکار می‌کردم تا بلکه مسئله‌ام حل مي‌شد. البته من انکار نکردم فقط اعتقادات اصلی‌ام را طی جلسات متعدد تفتیش عقاید، مخفی کردم و در نهایت بعد از نزدیک به دو ماه ماندن در سلول انفرادی، از زندان امنیتی 209 آزاد شدم. فعالیت مالی ما آنقدر محدود، شفاف و ساده بود که محل تردید و ابهامی وجود نداشت. همۀ چیزهایی که در بارۀ استاد شایعه کرده بودند، مطلقاً کذب و دروغ بود. از نظر مالی هم همۀ ما مي‌دانستیم که این حرف‌ها تماماً دروغ و برای تخریب شخصیت استاد است. استاد حتی از کسی هم هدیه نمی گرفت و اگر کسانی تأکید داشتند که هدیه ای بدهند به ما یعنی واحد امداد تحویل مي‌دادند، و رسید می‌گرفتند و در آن رسید همه چیز اعم از انگیزۀ هدیه، چگونگی تهیۀ مبلغ آن و دیگر مؤلفه‌ها قید مي‌گردید. در طول ده دوازده سال گذشته، ما حتی این پول‌ها را هم مصرف نکرده ایم بلکه اکثراً در بانک بوده. از طرفی جمع کل این مبلغ ناچیز است. استاد هیچ هدیه‌ای را به راحتی قبول نمی‌کرد و گاهی برای قبول یک هدیۀ کوچک ممکن بود بعد از سال‌ها تصمیم بگیرد.
مواردی که ما مجاز بودیم از منبع مالی استفاده کنیم محدود بود. مواردی مثل کمک به افرادی که راه‌های دیگری برای کمک به آنها وجود نداشت چه در بین شاگردان استاد و چه در سطح جامعه، تأمین مخارج اضطراری کسانی که همۀ زمان خود را صرف تحقیقات و کارهای مطالعاتی و تفکراتی می‌کردند و منبع دیگری نداشتند. استاد گفته بودند که هر کس هدیه اش را خواست به او پس بدهید. و ما حتی بعد از گذشت ده دوازده سال می‌توانستیم هر هدیه ای را پس بدهیم. حتی یک نفر بعد از حدود هفت سال آمد و گفت چیزی را که هفت سال پیش داده‌ام را به من برگردانید و ما هدیۀ او را بی کم و کاست به او برگرداندیم. البته این فرد در یک روزنامه و با تحریکات افراد دیگر به استاد توهین کرده بود که وقتی متوجه شدند، همه چیز سر جای خودش است. آن داستان هم نتوانست ادامه پیدا کند و آنجا هم تهمت‌ها دروغ از آب درآمدند.
در واقع هر کسی که استاد را مي‌شناخت با شنیدن این حرف‌ها او را بیشتر باور می‌کرد و ارتباطش با استاد قویتر مي‌شد. وقتی این دروغ را در آن روزنامه نوشتند، استقبال مردم و جوانان تا مدت‌ها بعد از استاد بیشتر شد. دروغ بودن این حرف‌ها مثل این بود که مثلاً تلاش کنند به کسی القاء کنند نور یعنی تاریکی و تاریکی یعنی نور. همۀ ما استاد را سال‌ها تجربه کرده‌ایم. او ده‌ها هزار نفر را در این سال‌ها به خدا پیوند داده است. خدا را به زندگی ده‌ها هزار نفر بازگردانده است. هزاران نفر را با تفکر و تحقیق آشنا کرده است. صدها متفکر، محقق، نویسنده و مدرس پرورش داده است. استاد به زندگی ده‌ها هزار نفر، معنا داده است. به آنها هدف و هویت داده است بنابراین کذب بودن این حرف‌ها برای کسانی که او را مي‌شناسند نیازی به تفکر و تحلیل ندارد. بعد از آزادی من از زندان، به من گفتند تعهد بده که با بقیۀ شاگردان استاد ارتباط نداشته باشی، من هم حاضر نشدم امضاء کنم اما آزاد شدم. چند ماه بعد، استاد ایلیا «میم» هم بعد از حدود شش ماه انفرادی از زندان خارج شد. بعد از خروج استاد از زندان 209، من چند بار دیگر به ادارۀ ادیان احضار شدم. ابتدا آنها از من خواستند که با استاد ارتباطی نداشته باشم و من از آنها خواستم تکلیف مبلغي را که دست آنهاست و ما خودمان امانت به آنها داده‌ایم روشن کنند. این مبلغ مربوط به افرادی دیگر مي‌شد اما آنها بعنوان اهرم فشار پول‌ها را نگه داشتند. در این چند ماه چند بار دیگر هم به ادارۀ ادیان احضار شدم. خواستۀ اصلی آنها از من این است که دربارۀ استاد شهادت دروغ بدهم. آنها مي‌گویند بیا و از استاد شکایت کن و بگو او به زور از تو و بقیه چک گرفته است. در حالی که واقعیت عکس این است. ما اگر به زور هم به استاد چک مي‌دادیم قبول نمی‌کرد و اگر هم کسی مي‌خواست در بارۀ یک تضمین مالی چک بدهد، به گروه اقتصادی و رأساً به من مي‌داد و ما هم اگر با این درخواست مواجه مي‌شدیم که چیزی را پس بدهیم فوراً پس مي‌دادیم. آنها مي‌گویند که من به دروغ بگویم که استاد از ما به زور چک گرفته است اما واقعیت این است كه ایشان نه به زور نه به نرمی از هیچ کس هیچ سندی نگرفته است. الان روزهاست که من تحت فشار هستم که از استاد شکایت کنم و به دروغ بگویم که استاد شیاد و کلاهبردار است. اگر من این شکایت کذب را از استاد بکنم، ظاهراً دیگر زندان نمی‌روم. آنها می‌گویند بیا با مشاوران حقوقی ما حرف بزن تا راهنمایی‌ات کنند که چه بنویسی. حالا هم مأمور ادارۀ ادیان هر یکی دو روز تماس مي‌گیرد و از من می‌خواهد که بیایم و این شکایت دروغ را طرح کنم و شهادت دروغ بدهم و به جریان تخریب شخصیتی استاد بپیوندم. ظاهراً خیلی‌ها از طرف ادارۀ ادیان ماه‌هاست با داستان مشابهی روبرو هستند. حتی از ماه‌ها قبل از دستگیری استاد در روزنامه‌ها فراخوان می‌کردند که بیایید از استاد رام‌الله شکایت کنید، اما کسی نمی‌رفت. بعد از دستگیری او هم فشارها به تعداد زیادی از شاگردان استاد و مردم بیشتر و بیشتر شد تا هر طور که شده بیایند و از استاد شکایت کنند. من گزارش‌های زیادی در این باره از دوستان مختلف شنیده‌ام که بعضی از آنها باور کردنی نیست و بهتر مي‌دانم خود آنها که در مرکز واقعه قرار داشته‌اند تعریف کنند. حتي شنيده‌ام كه بعضي از افراد خانواده ايشان هم تحت فشار قرار گرفته‌اند تا اين كار را بكنند. فکر نمی‌کنم در طول تاریخ تا این حد جعل سند، تهمت دروغ، شایعه‌سازی و مونتاژکاری دربارۀ کسی انجام شده باشد. چند ماه پیش آنها یک وبلاگ بسیار توهین‌آميز به نام ایلیا 74 در بارۀ استاد راه‌اندازی کردند. تا آن زمان شاگردان استاد از اینکه استاد را در رسانه‌ها و اینترنت مطرح و معرفی کنند منع شده بودند اما بعد از این جرقه، سیل وبلاگ‌ها و سایت‌های حامی استاد در اینترنت شروع شده که همین امروز می‌توانید سری به اینترنت بزنید و ببینید چه خبر است. بعضی از دوستان ما مي‌گویند که برای ما فیلم‌ها و عکس‌های مونتاژ شده‌ای از استاد پخش کرده‌اند تا بلکه از طریق تخریب شخصیت او ما را از همراهی با ایشان بازدارند. مي‌گویند با فیلم‌های خانوادگی ایشان هم همین کار را کرده‌اند.
آخرین باری که مرا به ادارۀ ادیان احضار کردند به برادر ایشان که او هم مدتی قبل از 209 آزاد شده بود و به دلیل جانباز بودن فوت کرده بود کلی بد و بیراه گفتند. به برادر دیگر ایشان هم که در 209 بود کلی تهمت زدند. در اين جلسه با چرب‌زباني و خوشرويي تصنعي با من برخورد كردند. برايم قهوۀ مخصوص آوردند و از من پذيرايي كردند. سپس به خانوادۀ قبلي استاد يعني برادران و خواهران ايشان حمله‌ور شدند و شروع به بدگويي و توهين در بارۀ خانوادۀ ايشان كردند. بعد مثل بارهاي قبل به خود استاد توهين كردند و تلاش كردند او را تخريب كنند و دست آخر از من خواستند تا براي تنظيم يك شكايت دروغ و طرح يك تهمت كذب با مشاور حقوقي اداره صحبت كنم.
متاسفانه ادارۀ ادیان همۀ این کارها را به اسم اسلام و حکومت اسلامی و به اسم حاکمیت اسلامی و امام زمان انجام مي‌دهد. در جلسات بازجویی و در جلسات احضارهای بعد از بازجویی مدام می‌گفتند که ما حاکمیت اسلامی هستیم. ما یعنی حکومت و برای همۀ شاگردان استاد موضوع اینطور جا افتاده که این‌ها همانطور که خودشان تأکید دارند، همان حکومت اسلامی هستند به همين دليل بسياري از جوانان و مردمي كه از شاگردان استاد هستند بدبين و زخم خورده شده‌اند. اما من و کسانی که از نزدیک با عملکرد این اداره آشنا هستیم بخوبی مي‌دانیم که این حرکات خودسرانه که آنها به حکومت نسبت مي‌دهند ارتباطی با حکومت اسلامی و حاکمیت اسلامی ندارد بلکه سوءاستفاده از نام اسلام و امام زمان و نظام اسلامی است. حکومت اسلامی حافظ آبرو و حیثیت مردم است اما ادارۀ ادیان در این ماه‌ها با تمام قوا و از همۀ راه‌های ممکن تلاش کرده است آبرو و حیثیت استاد را با توسل به انواع دروغ‌ها و جعل‌ها و صحنه‌سازي‌ها و جوسازی‌های کاذب از بین ببرد. من شنیده‌ام که حتی از مکالمات استاد با فرزند سه ساله‌شان هم به شکل‌های دیگری بهره‌برداری شده است و این صداها به صورت دیگری مونتاژ شده‌اند. قرار است که اگر من حرفی در این باره بزنم و حقیقت را بگویم که در این چند دقیقه آن را بیان کردم، مرا دوباره به زندان ببرند.
از یازده سال قبل ده‌ها هزار تن از شاگردان استاد حامی نظام اسلامی بوده‌اند اما بعد از دستگیری استاد به اتهام سخنرانی‌های یازده سال قبل او و به اتهام واهی فرقه‌سازی، همۀ این جوانان بدبین و گریزان شده‌اند. آنها به چشم خود دیده‌اند که چطور به نام خدا و اسلام و حکومت اسلامی، با صدها دروغ و جعل و مونتاژ و به ناجوانمردانه‌ترین شکل ممکن، ادارۀ اديان شخصیت معلم محبوب آنها را تخریب کرده است و سعی کرده که با استفاده از هر دروغ و نیرنگی او را بی آبرو و بی اعتبار کند. به ما گفته‌اند که حکومت به استاد اجازه نمي‌دهد با مردم ارتباط داشته باشد، گفته‌اند هر چیزی که استاد دارد توقیف است و جزء اموال حکومت اسلامی است، گفته‌اند تا زمانی که استاد علناً خود را و گذشتۀ خود را انکار نکند با حبس سنگین و اعدام خود و شاگردانش مواجه است…

محمد اصغری نیا
تیر ماه یکهزار و سیصد و هشتاد و هفت

مطالب مرتبط:

نامه محرمانه استاد ایلیا به رهبر جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۷

بازخوانی بخش دیگری از تفتیش های ایلیا میم در زندان (نامه یکی از شاگردان ایلیا میم به رهبری در سال 88)

نامه انجمن حرفه ای متفکران و محققان به رهبر جمهوری اسلامی ایران

نسخه کامل فیلم قسمت دوم از بازخوانی شکنجه ها و تفتیشهای ایلیا میم رام الله در زندان

لینک‌های مرتبط:

درس های مبارزه بی خشونت,سایت هواداران استاد ایلیا میم رام الله,وبلاگ آمین1,وبلاگ آنتی کالت,وبلاگ دریچه نور,پایگاه معرفی جنبش های نوپدید دینی,وبلاگ ترویج راستی,مدافعان استاد فتاحی,درون کاوی,علم مبارزه,اسرار ماوراء,دیده بان ادیان و مذاهب,آمین3,سایت حامیان استاد ایلیا رام الله,پایگاه دیده بان ادیان و مذاهب,الگوی هستی,عصر اگاهی,پایگاه حامیان استاد فتاحی,خبرنویس آزاد,درباره ایلیام,ویکی پدیای فارسی,پیمان فتاحی,دالایی لاما,اوشو,کریشنا مورتی,سای بابا,اکنکار, کانون حقوق بشر ال یاسین(شاخه انگلستان),وبگاه دیده بان ادیان و مذاهب,سایت دیده بان

دور جدید بازجویی پیروان ایلیا رام الله,دور جدید بازجویی پیروان پیمان فتاحی,بازجویی پیروان پیمان فتاحی,توهین و فحاشی شدید بازجویان نسبت به پیمان فتاحی,بازجویی شاگردان استاد ایلیا در بارۀ اعتقادات وی,احضاردکتر تازیکی ودیگر شاگردان استاد ایلیا,بازجویی شاگردان پیمان فتاحی,احضاردکتر تازیکی ودیگر شاگردان استاد ایلیا ,بازجویی شاگردان استاد ایلیادر بارۀ ارتباط شاگردان با وی,احضاردکتر تازیکی ودیگر شاگردان استاد ایلیامیم ,احضاردکتر تازیکی ودیگر شاگردان مسئول انجمن متفکران و محققان آزاد, شکنجه و بازجویی در زندان های ایران, فهرست احضار شدگان به وزارت اطلاعات, لیست احضار شدگان به وزارت اطلاعات, دستگیرشدگان, بازداشت شدگان, احضارشدگان, بازجو و بازجویی, فشار بر اقلیت های قومی, فشار و تهدید بر علیه دگر اندیشان, فشار و تهدید و احضار و بازجویی از معنویت های , فهرست جمعیت ها و اقشار مورد ظلم, احضار و بازجویی از جریان های نوپدید دینی, احضار و بازجویی از جریان های معنوی,جریان های نوپدید دینی, جریان های معنویت گرا, برخورد و تهدید و بازجویی از جریان های نوپدید دینی, عوامل و علل برخورد با دگر اندیشان و جریان های معنوی, چرایی و نحوه و شیوه برخورد با جریان ها و حرکت ها و اقشار دگر اندیش ایران, بازجویی و بازداشت و فشار گسترده در ایران, ایران یعنی وحشت از بازجویی و بازداشت, زندانیان و بازداشت شدگان دگر اندیش و جریان های نوپدید, لیست بازداشت های غیر قانونی پیمان فتاحی, فهرست دستگیری های غیر قانونی پیمان فتاحی, لیست دستگیر شدگان غیر قانونی پیمان فتاحی, فهرست دستگیر شدگان غیر قانونی پیمان فتاحی, لیست بازداشت های غیر قانونی ایلیا رام الله, فهرست دستگیری های غیر قانونی ایلیا رام الله , لیست دستگیر شدگان غیر قانونی ایلیا رام الله , فهرست دستگیر شدگان غیر قانونی ایلیا رام الله,استاد الیاس رام الله, الیاس رام الله, جریان های نوپدید دینی, عرفان ایلیا رام الله, پیمان فتاحی , عرفان, بازداشت های غیر قانونی پیمان فتاحی, دستگیری های غیر قانونی پیمان فتاحی, دستگیر شدگان غیر قانونی پیمان فتاحی, دستگیر شدگان غیر قانونی پیمان فتاحی, بازداشت های غیر قانونی ایلیا رام الله, دستگیری های غیر قانونی ایلیا رام الله,شفافیت , سازمان تبلیغات اسلامی , وزارت اطلاعات, واکنش به منتقدان و دشمنان,به روايت ال ياسين,ايليا «ميم» کمتر مواضع خود را بطور صريح درباره موضوعي بيان مي‌کند,کتاب تعاليم در يک نگاه ,به روايت ال ياسين,كتاب تعاليم حق ,سخنراني‌هاي ايليا «ميم» ,قسمتي از تعاليم عمومي و آشكار استاد پیمان فتاحی,جوهر اصلي تعاليم حق

Categories: Uncategorized | Tags: , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,

بازخوانی بخشی از تفتیش های استادایلیام رام الله ؛ در نامه ای به رهبری

بازخوانی بخش دیگری از تفتیش های ایلیا میم در زندان

متن ذیل نامه ای است که در سال 1388 و طی دومین دوره بازداشت و حبس ایلیا میم (پیمان فتاحی) توسط یکی از شاگردان وی به رهبر جمهوری اسلامی ارسال شد. در این نامه شرحی از تفتیشها و شکنجه های ایلیا در طی دوران حبس در انفرادی بند 209 اوین آمده است. گفتنی است که بازخوانی بخش اول این وقایع قبلاً بصورت نامه ویدیویی به انتشار عمومی رسیده است.

***

بسم الله الرحمن الرحیم

حضور محترم آيت الله خامنه اي رهبر انقلاب

سلام

پریس کی نژاد- عضو مرکزی جمعیت ال یاسین

New Picture (2)اينجانب پریس کی نژاد از شاگردان استاد الیاس رام الله (ایلیا- فتاح) هستم. امروز و در این نوشته میخواهم زبان کسی باشم که صدای او ظاهرا در دخمه های خوف انگیز بخش عقیدتی و امنیتی زندان اوین خفه شده است و شکنجه گرانش گمان میکنند از پس آن دیوارهای قطور هیچ صدایی قابل شنیدن نیست… و امروز مسئولیت رساندن این صدا به بیرون بر عهده من گذاشته شده است. دریافت و کشف صحت گفته ها و مطالبی که در این نامه می آید برای شما بسیار ساده است اگر امینی را بر آن بگمارید.

سي و يكم خرداد ماه هشتاد و هشت

                                                       دکتر پریس کی نژاد (عضو مرکزی جمعیت ال یاسین)

ستگیر شدگان غیر قانونی پیمان فتاحی, دستگیر شدگان غیر قانونی پیمان فتاحی, بازداشت های غیر قانونی ایلیا رام الله, دستگیری های غیر قانونی ایلیا رام الله,شفافیت , سازمان تبلیغات اسلامی , وزارت اطلاعات, واکنش به منتقدان و دشمنان,به روايت ال ياسين,ايليا «ميم» کمتر مواضع خود را بطور صريح درباره موضوعي بيان مي‌کند,کتاب تعاليم در يک نگاه ,به روايت ال ياسين,كتاب تعاليم حق ,سخنراني‌هاي ايليا «ميم» ,قسمتي از تعاليم عمومي و آشكار استاد پیمان فتاحی,جوهر اصلي تعاليم حق , مفهوم «تسليم الهي» , فرمايشات ايليا «ميم» ,ایلیا, اطلاعاتی در مورد پیمان فتاحی, اطلاعاتی در مورد ایلیا رام الله, پیمان فتاحی کیست, ایلیا رام الله کیست, بیوگرافی و زندگینامه پیمان فتاحی, بیوگرافی و زندگی نامه ایلیا میم رام الله, معلمین بزرگ ایلیا رام الله, معلمین معنوی ایلیا رام الله, معلمین معنوی و باطنی ایلیا رام الله, معلمین معنوی و باطنی پیمان فتاحی, بزرگترین تئوریسین و معلم تفکر ایلیا رام الله, متفکر بزرگ ایلیا رام الله , پیمان فتاحی, آشنایی با ایلیا رام الله, آشنایی با پیمان فتاحی, پیمان فتاحی, ایلیا رام الله, استاد ایلیا, ایلیا م, ایلیا میم, ایلیامیم, استاد الیاس,استاد الیاس رام الله, الیاس رام الله, جریان های نوپدید دینی, عرفان ایلیا رام الله, پیمان فتاحی , عرفان, معنویت های نوپدید دینی, جریان های نوپدید دینی, عرفان ایلیا رام الله, پیمان فتاحی , عرفان, معنویت های نوپدید دینی, ایلیا, اطلاعاتی در مورد پیمان فتاحی, اطلاعاتی در مورد ایلیا رام الله, پیمان فتاحی کیست, ایلیا رام الله کیست,

ایلیا میم (پیمان فتاحی)

رهبر جمعیت الاهیون ایران (ال یاسین)

گفتند و تاکید کردند که به دستور حاکمیت اسلامی و به عنوان کلیدی در دست ولی امر مسلمین باید فیلمی ضبط کنی که بعدها روشن شد به بدترین شکل ممکن مونتاژ و جعل شده و بدترین و دروغ ترین استفاده ها از آن شده است. مطالب آن فیلم همانهایی بود که از سالها قبل در سخنرانی ها و کتابها و بیانیه ها آمده بود اما آنها با پلیدی و حقه بازی تمام آن را قطعه قطعه کردند و بدترین و دروغ ترین مونتاژها را از آن تهیه کردند … و بعد خبر از فیلم وبولتنی محرمانه دادند که مونتاژ كرده بودند و گفتند اگر خودت هم ببینی خود را انکار میکنی… مدتها دچار خونریزی های شدید بودم [بالا آوردن خون، خونریزی از گوش و بینی و ادرار خونی بر اثر فشارهای خرد کننده شکنجه ها] و نهایتا پس از شش ماه زندان انفرادی گفتند آزادی و هیچ جرم خاصی به جز جمعیت [الاهیون– ال ياسين] مطرح نشد. گفتند کاری می کنیم که روزی هزار بار آرزوی مرگ کنی. در شش ماه اول شکنجه ها روزی هزار بار مرگ را به چشم دیدم اما آرزویش نکردم. می گفتند ما شکنجه گر نیستیم و فقط در موارد استثنایی اینطور خشن برخورد می کنیم. در بارۀ تو دستور از بالا داریم. در پایان دورۀ اول انفرادی تعهداتی خواستند. گفتند با مردم قطع رابطه کنم. هیچ چیزی ننویسم. اندیشه ها و یافته هایم را با هیچ کس مطرح نکنم. همه جا بگویم پشیمانم، انحراف داشته ایم، خطا کرده ایم. مردم و شاگردانم را به هر شکل که می توانم از خودم فراری بدهم. تند تند حرف بزنم نه آرام (باورتان می شود؟) موهایم را از ته بزنم! مردم را به هیچ چیزی دعوت نکنم. کتابی در ردّ و تقبیح خودم بنویسم و صفحه به صفحۀ آن را آنها باید از ماهها قبل ببینند… و اگر در بارۀ شکنجه ها و بازجویی ها بگویم قبر شاگردان و خانواده ام را با دست خودم کنده ام.
… بعد ازگذشت چند ماه دوباره مرا به زندان آورده اند و [اکثر روزها و شبها] شکنجه می‌کنند. شاگردانم و همسر و نزدیکانم را برای اعمال فشار دستگیر کرده‌اند. در بدترین شرایط ممکن… نگهداری می شوم… تا امروز بیش از یازده ماه است که در سلول انفرادی و در شرایطی ویژه [سلول مرگ] محبوس هستم… تا امروز بيش از بيست و پنج جلسه رسمی شكنجه شده ام، بارها خفه ام كردند، همه پشت و كف پاهايم تاول است … البته قسمتهايي از پوست بدن و مقدار زيادي از لباسهاي خوني را در جلسۀ دادگاه به قضات دادم. تقريباً در هر جلسه شكنجه خونريزي و بالا آوردن خون به حدي بوده كه مجبور شده اند موقتاً شكنجه را متوقف كنند… سلولی که در آن هستم در طبقۀ زیرین 209، آنقدر کم هوا و پر از دود است که معروف است به اتاق گاز و نگهبانان می گویند هر کس به این سلول می آید یا خیلی زود خودکشی می کند یا بخاطر لجاجت و حماقتش! اعدام می شود. اما باور کنید تحریف ها و دروغ هایی که اینها به نام خدا می گویند بسیار دردناک تر از خفگی های مکرر و شکستن استخوانهایم بوده. اینها فرزندان جهش یافتۀ شمر و یزید و معاویه اند. قبلاً از مردم و جهان آزاد شنیده بودم اما ماههاست که شبانه روز آن را تجربه می کنم. اینها فرزندان چنگیز و هیتلر و خونخواران تاریخ اند اما درد آنجاست که به نام فرزندان اسلام و قرآن معروف شده اند… نمی دانم آیا شیطان می تواند مانند اینها دروغ بگوید، تحریف و سیاه نمایی کند، حقه بازی و فریبکاری کند یا اینکه این مسلمانان دروغین می توانند شیطان را هم تعلیم دهند … باز هم موضوع دادن چک سفید به نظام اسلامي را مطرح می کنند تا خیالشان راحت شود که من بر ضد اسلام، حکومت اسلامی و مهم تر اینکه بر ضد خود آنها کاری نمی کنم و حرفی نمی زنم و بعدها محاربه نمی کنم … این بار هم با حکم حکومتی شما و حکم آقای شاهرودی [ریاست وقت قوۀ قضائیه] آمده اند و می گویند که باید دیکته شکنجه گران را تکرار کنم و جواب سئوالات را جلوی دوربین بدهم آنهم به شکلی که جوابها تامین کننده نظر حکومت اسلامي و حاکمیت اسلامی باشد. می گویند نظام اسلامی اراده کرده تو را نابود و بی حیثیت کند. نظام از اعدام تو منصرف شده. ما می خواهیم تو را اعدام اجتماعی کنیم… برو بی نام و نشان در یک روستای دور افتاده زندگی کن تا ضرری متوجه ات نشود… باید به حکم قانون همکاری کنی. تو برای نظام خطرناکی و باید در افکار عمومی تخریب شوی. بیا همه چیز را انکارکن ما هم پروندۀ تو و همه را می بندیم. ما ابزارهای زیادی داریم. صدها قلم به دست. رسانه های زیادی با ما کار می کنند. تلویزیون و رادیو در اختیار ماست. به راحتی با چند فیلم و سریال و برنامه تخريب‌ات می کنیم. موضوع برای مقامات آنقدر حاد شده که نظر نظام این است فیلم‌ها یا سریال هایی ساخته شود تا اسم و فکر تو نابود شود…
[من به نقل از ایشان ادامه می دهم] تا امروز مجموعاً بیش از 320 روز برای ضبط چند فیلم و چند صدا و نوشتن مطالبی که آنها می خواهند و البته می گویند حاکمیت اسلامی و حکومت اسلامی می خواهد و نوشته های رسمی نشان می دهند شکنجه شده ام. با وجود شاهدان متعدد در دادگاه، قضات می گویند شکنجه ها جزء موارد استثنایی اما قانونی است اما جالب اینکه درخواست های پر خط و نشان شکنجه گران این است که جایی به شکنجه ها اشاره نکنم که این حکم محاربه !! می گیرد. البته دوستان دیگری هم که شکنجه شدند یا کسانی که بر شکنجه ها شهادت دادند به شدت مرعوب و محکوم شدند… برای اعترافات دروغین و توبه که معلوم نیست از چه چیزی باید توبه کنم. مسئولین عالی بارها قسم خورده اند که اگر فیلم ضبط نکنم شاگردان و خانواده‌ام در بیرون کشته می‌شوند… 25 جلسه شكنجه فيزیکی و روانی باعث نشد دیکته آنها را تکرار کنم اما به واسطه حکم حکومتی و قانون نظام اسلامی انجام دادم ولي باز هم حاضر نشدم ديكته هاي دروغ را روخواني كنم… می گویند اعلام کن که سخنگویان جمعیت در کشورهای دیگر دروغ می گویند. بگو نامه ها و مطالبی که به نقل از تو منتشر می شود دروغ است… علاوه بر فیلم و صدا باید با کیهان و روزنامۀ جمهوری اسلامی مشتاقانه مصاحبه کنم و همۀ این مطالب را بگویم و بگویم BBC ، VOA ، رادیو فردا، رادیو آلمان، وزارت امور خارجه آمریکا، سازمان عفو بین الملل و نهادها و رسانه های بین المللی سخنگویان جمعیت را در خارج زیر فشار گذاشته اند و به آنها پول داده اند و به همین دلیل آنها در دفاع از ما و بر ضد نظام حرف می زنند.
اما مجبور شدم درخواست كمتر آنها را عملي كنم و سعي كردم به اصرار چند ماهه آنها كه توام با دهها جلسه شكنجه بود مبني بر ايجاد ترديد و ابهام درباره خودم و درباره تعاليم و كارهايم طوري با مردم حرف بزنم [بعد از شش ماه انفرادی اول] که آنها را از خودم دفع كنم.
… در فیلم هم چیزهایی گفتم که بیش از 20 سال در آموزش ها و سخنرانی هایم گفته ام اما بعد دیدم با حقه بازی تمام آن را تحریف و مونتاژ کرده اند… می گویند خودت بیا به تلویزیون و خودت را از ذهن جامعه پاک کن و همه چیز را انکار کن یا اینکه همان فیلم هایت را چنان مونتاژ می کنیم که صد بار بدتر از مصاحبۀ تلویزیونی شود.
برای یازدهمین مرتبه، اين بار با حضور نمایندگان شما نوشتم، گفتم و ضبط شد که چرا دو سال شکنجه شده ام اعتراف دروغین کنم و واقعیات را انکار کنم اما حتی یک دروغ، یک تحریف، یک بدعت و یک خلاف قانون و شرع نشانم نمی دهند و می گویند خودت باید اعتراف کنی. به بازجویان گفته ام اگر یک جرم نشان دهید همه را میپذیرم. بعد از صدها روز شکنجه مرگبار باز هم ادعا کرده ام که هر چه گفته ام راست و درست بوده، قول ها و کلامم همیشه انجام شده، هرگز دروغ نگفته ام و نیز هر تعلیمی که داده ام موافق کلام خدا بوده… و البته علاوه بر خودم، کارهایم، زندگی ام و هزاران محصولم، هزاران شاهد زنده بر این امر شهادت می دهند. در 20 سال گذشته این چیزها را نگفته ام اما 660 روز است که همین ها را می گویم ولی جواب فقط شکنجه و قصابی و فحاشی است… نماینده شما آمد ساعتها حرف زد و دست آخر بدون جواب رفت. او قول داد تا فردا حداقل يك دروغ يا قول انجام نشده يا خلاف قانون را از زندگی ام بيرون بكشد و در عوض من هم شفاهاً و كتباً متعهد شدم كه اگر يك دروغ یا کلام عملی نشده یا وعدۀ بی تحقق یا خلاف کلام خدا را نشانم دهند، تسليم و بردۀ آنها مي شوم. اما ايشان ديگر بازنگشت. ناخواسته شهادت داد که همۀ آنچه گفته ام و انجام داده ام حق بوده و حق است زیرا من آشکار کنندۀ حقیقت هستم.
… می گویند برای آزادی ات باید کمک کنی. در تلویزیون حاضر شو و خودت خودت را تخریب کن اگرنه آنقدر اینجا نگهت می داریم وشكنجه ات ميدهيم… بارها و بارها شکنجه شده ام که بگویم شکنجه نشده ام .جالب آنکه برخی مسئولین می آیند و می گویند شما اصلاً شکنجه نشده ای و در همان حال شكنجه‌گران قول و قسم ميخواهند كه جايي مطرح نكنم كه شكنجه شده‌ام. مرتباً موضوع چک سفید به نظام اسلامي را مطرح می‌کنند و می‌گویند برای نظام خطرناکی و باید در افکار عمومی تخریب ات کنیم… بعد از این همه شکنجه فیزیکی و روانی تازه می گویند اگر همکاری نکنی طرفدارانت را درو می کنیم و جوی خون راه می اندازیم. می گویند مقامات را هر طور و در هر جهت که بخواهیم قانع می کنیم. کلید نظر مسئولین در دست ماست. افکار عمومی را ما شکل می دهیم… همه درها را هم بسته ایم و علما و مراجع را هم توجیه کرده ایم هر کس بخواهد از تو حمایت کند پایینش می کشیم. بالاتر از آقا [رهبری] نداریم. ایشان خودش دارد دنبال می کند …
… در نوشته هایم که در بازجویی ها مکتوب شده دست می برند و به عنوان مدارک و مستندات …استفاده می کنند. سئوال شفاهی می پرسند و می گویند کتباً جواب بده وقتی جواب می دهم، روی برگه، سئوالی متفاوت با سئوال شفاهی می نویسند. چند بند از یک مطلب را در کپی حذف می کنند و معنی بندهای دیگر عوض می شود و آن را برای قضات می فرستند. موردی که نیاز به یک صفحه جواب دارد، می گویند در یک خط جواب بده… روزها اجازه رفتن به دستشویی را نمی دهند تا زیر برگه هایی را که می خواهند امضا کنم و بگویم دستخط من است یا مطالبی را که می دهند رونویسی کنم… خفه ام می کنند و می گویند بنویس که مدعی هستی. دفترچه تحقیقی و تفکری دوران نوجوانی را که علامت × و باطل روی آن خورده و در بایگانی بوده برداشته اند در کپی علامت باطل و × را حذف کرده اند و به عنوان سند خودپرستی من و … به مسئولین نشان میدهند. باز هم تکرار میکنم اگر یک دروغ… در زندگی ام نشانم بدهند آن وقت از هر اتهامی استقبال می کنم.
در گذشته هم گفته ام من از خودشكني و خودانكاري استقبال مي‌كنم اما از ظلم ها و بی عدالتی ها، از دروغ ها و تهمت ها، از جعل ها و جوسازی ها، خداوندم را که به شدت زنده و حاضر و قادر است به یاری طلبیده ام. من برای کمک از شما یا حکومت اسلامی این حرفها را نزدم زیرا خداوند جهانیان حامی و ناجی من است. خداوند زنده و حاضری که دشمنانم را محکوم و مغلوب می کند و دوستانم را نجات می دهد و حمایت می کند. من تسلیم رب العالمین هستم و هم او که نور جهانهاست. مرا و دوستانم را با نور خود راه می برد و قوت می بخشد. این خداوند جهانهاست که از ما دفاع می کند و با دشمنانمان می جنگد. خدایی که ما تسلیم و خدمتگزار او هستیم و همۀ زندگی خود را فدای او کرده ایم.

تسلیم و خدمتگذار خداوند
الیاس رام الله (فتاحی(
سي ام خرداد ماه هشتاد و هشت
يازدهمين ماه سلول انفرادي

 نسخه کامل فیلم این نامه را اینجا ببینید .

مطالب مرتبط:

نامه محرمانه استاد ایلیا به رهبر جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۷

نامه انجمن حرفه ای متفکران و محققان به رهبر جمهوری اسلامی ایران

افشاگری یکی از اعضای مرکزی جمعیت در خصوص فشار دایره مذاهب برای شهادت دروغ

لینک‌های مرتبط:

درس های مبارزه بی خشونت,سایت هواداران استاد ایلیا میم رام الله,وبلاگ آمین1,وبلاگ آنتی کالت,وبلاگ دریچه نور,پایگاه معرفی جنبش های نوپدید دینی,وبلاگ ترویج راستی,مدافعان استاد فتاحی,درون کاوی,علم مبارزه,اسرار ماوراء,دیده بان ادیان و مذاهب,آمین3,سایت حامیان استاد ایلیا رام الله,پایگاه دیده بان ادیان و مذاهب,الگوی هستی,عصر اگاهی,پایگاه حامیان استاد فتاحی,خبرنویس آزاد,درباره ایلیام,ویکی پدیای فارسی,پیمان فتاحی,دالایی لاما,اوشو,کریشنا مورتی,سای بابا,اکنکار, کانون حقوق بشر ال یاسین(شاخه انگلستان),وبگاه دیده بان ادیان و مذاهب,سایت دیده بان

ایلیا رام الله,رامالله,ایلیا م رام الله, ا.م.رام الله,جمعیت الیاسین,الیاس رام الله, راماله, ایلیا رام اله, رهبر جمعیت ال یاسین, ایلیا میم رام الله,آسیب شناسی عرفانهای نوظهور در ایران,تصویر معلمین بزرگ معنوی ,دالایی لاما, پالجی (بنیانگذار جنبش بین المللی اکنکار) ,ایلیا «میم»  رام الله, هارولد کلمپ, لی هنگ جی , سایی بابا, اشو راجنیش, پائولو کوئیلو, ماهاریشی,کتابهای تهاجمی و تخریبی , پشتیبانی سازمان تبلیغات اسلامی , حوزۀ علمیۀ قم , تحریف و سیاه نمایی, در بارۀ اساتید بزرگ تفکر , معنویت ,اساتید و معلمان جهانی ,اساتید معنوی و معلمان عصر جدید, جنبش های نوظهور معنوی,عرفان حقیقی و عرفان های کاذب , در بارۀ سای بابا,ایلیا «میم», اشو, اکنکار, عرفان سرخپوستی, پائولوکوئیلو, دالایی لاما, فالون دافا,مدی تیشن متعالی,قبیلۀ حیله, نقد جنبش های دینی و معنوی جدید,  یوگا,ایلیا رام الله, پائولو کوئیلو, اکنکار, فالون دافا, صوفیه , کتاب پدیدۀ جنبش های دینی و معنوی جدید , دالایی لاما, ایلیا, پائولو کوئیلو ,کتاب جهان تاریک , نفوذ جنبش های دینی جدید در ایران می نویسد , مهربابا,نقد و بررسی عرفانهای نوظهور ,حمایت موسسۀ بهداشت معنوی ,روحانیت مبارز ایران نسبت به ایلیا میم ,نقد تخریبی  استاد ایلیا , آواتار , علوم باطنی, حقه های سوخته دربارۀ ایلیا , اکبر گنجی , علی افشاری , محسن سازگارا , مجتبی واحدی , مهدی خزعلی , نوری زاد , شایعه سازی اداره ادیان و مذاهب اطلاعات درباره پیمان فتاحی , ایجاد تفرقه و نفاق در میان جبهۀ فعالان سیاسی و ایلیا , از سوی اداره ادیان و مذاهب وزارت اطلاعات ,جعل خبر ماه گذشته در بارۀ آزادی معلم تفکر(ایلیا میم رام الله) ,تحریف , مونتاژ و دروغ سازی خبر آزادی ایلیا توسط قصابان دایره ادیان و مذاهب اطلاعات ,جلسات مختلف احضار , بازجویی و دادگاه با افراد مختلف (از جمعیت الاهیون و خارج از آن ,مسئولین مختلف جمهوری اسلامی ایران و بویژه مسئولین قضایی و امنیتی تحت تاثیر شیاطین دایره مذاهب وزارت اطلاعات ,استفاده از شیوه دکتر کپی , پارازیت و آنتن در تحریف اخبار توسط شیاطین دایره مذاهب وزارت اطلاعات ,صحیونیزم , استکبار جهانی , فساد مالی و اخلاقی کلیدواژه های استفاده شده برعلیه پیمان فتاحی توسط اداره ادیان و مذاهب وزارت اطلاعات ایران

Categories: Uncategorized | Tags: , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , , ,